آلن دو باتن متولد 20 دسامبر 1969 یک فیلسوف و نویسنده انگلیسی ومتولد سوئیس است. کتابهای وی درمورد موضوعات و مضامین مختلف معاصر ، با تأکید بر ارتباط فلسفه به زندگی روزمره. او کتاب جستارهایی در باب عشق (1993) را منتشر کرد که در ادامه به فروش دو میلیون نسخه نیز رسید. پرفروش های دیگر عبارتند از: چگونه پراست می تواند زندگی شما را تغییر دهد (1997) ، اضطراب وضعیت (2004) و معماری خوشبختی (2006).از دیگر کتاب های پر فروش او تسلی بخشی های فلسفه است .برای دریافت رایگان کتاب کلیک کنید .
وی با همکاری دانشکده در سال 2008 ، معماری زندگی را در سال 2009 تأسیس کرد. در سال 2015 برای این کار به "یاران شوپنهاور" ، جایزه سالانه نویسندگان از جشنواره نویسندگان ملبورن تعلق گرفت.
وی ، فرزند ژاکلین و گیلبرت د بوتون می باشد. گیلبرت برای زندگی و کاربه سوئیس رفت و در آنجا یک شرکت سرمایه گذاری با نام Global Asset Management را تأسیس کرد. مادرالن دوباتن ، متولد سوئیس ، اشکنازی بود و پدرش از یک خانواده یهودی سفاردی از شهر بوتون در کاستیا و لئون بود.اجداد آلن شامل ابراهیم دی باتن است. مادربزرگ پدری آلن یولاند هارمر ، یک روزنامه نگار یهودی-مصری بود که از اسرائیل جاسوسی می کرد و در اورشلیم درگذشت. او یک خواهر دارد ، و آنها یک تربیت سکولار دریافت کردند. آلن دوازده سال اول زندگی خود را در سوئیس گذراند و در آنجا به فرانسوی و آلمانی صحبت می کرد.
آلن دو باتن در مدرسه اژدها شرکت کرد و در آنجا انگلیسی زبان اصلی او شد. وی بعداً به هیئت مدیره اعزام شد و در مدرسه هارو ، یک مدرسه دولتی در انگلستان تحصیل کرد. او غالباً دوران کودکی خود را کودک خجالتی می داند که در مدارس شبانه روزی زندگی می کند.
آلن در دانشگاه کمبریج ، تاریخ را خواند ، جایی که وی عضو کالج گونویل و کایوس بود و ابتدا با یک ستاره دو ستاره فارغ التحصیل شد. وی سپس یک مدرک عالی فلسفه را در کالج کینگ ، لندن (1991-1992) به اتمام رساند.وی تحصیلات خود را برای دکترا در فلسفه فرانسه در دانشگاه هاروارد شروع کرد ، اما از نوشتن این کتاب برای عموم چشم پوشی کرد.
آلن دو باتن در اولین رمان خود با عنوان Essays in Love (با عنوان عشق در ایالات متحده) که در سال 1993 منتشر شد ، به روند سقوط و خارج شدن از عشق می پردازد. در سال 2010 ، Essays in Love برای فیلم کمدی رمانتیک "آخرین پنج دوست دختر من" به کارگردانی جولیان کمپ اقتباسی شد.آلن دو باتن دنباله ای برای Essays in Love نوشت ، که در سال 2016 منتشر شد با عنوان دوره عشق.
کتاب "تسلی بخشی های فلسفه " در سال 2000 منتشر شد. عنوان کتاب اشاره ای به تسلی فلسفه است ، که در آن فلسفه به عنوان چهره ای تمثیلی ظاهر می شود تا او را در دوره منتهی به اعدام قریب الوقوع او تسلی دهد. آلن دو باتن در "تسلی بخشی های فلسفه " سعی دارد اثبات کند که چگونه آموزه های فلاسفه مانند ، اپیکور ، سنکا ، شوپنهاور ، نیچه و سقراط می توانند در مورد مشکلات مدرن امروزی بکار روند. این کتاب به دلیل رویکرد درمانی خود به فلسفه ، مورد ستایش و انتقاد قرار گرفته است.
مارک منسن (زاده 9 مارس 1984) نویسنده و وبلاگ نویس آمریکایی است. از سال 2019 ، او سه کتاب تألیف کرده بود که کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها ،پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز بودند.مارک منسن در آستین ، تگزاس ، ایالات متحده بزرگ شد. وی برای تحصیل به دانشگاه بوستون ، ماساچوست نقل مکان کرد و در سال 2007 از دانشگاه بوستون با مدرک کسب و کار بین المللی فارغ التحصیل شد. در سال 2016 با Fernanda Neute ازدواج کرد. برای دریافت بن تخفیف 45 درصدی کلیک نمایید.
http://alitabar.com/bone-takhfif/
مارک منسن اولین وبلاگ خود را در مورد مشاوره در زمینه دوستیابی در سال 2008 آغاز کرد. در سال 2010 ، وی وبلاگ جدیدی به نام Post Masculine را راه اندازی کرد که توصیه های کلی زندگی را برای مردان ارائه می داد. مارک منسن در سال 2013 وبلاگ خود را به markmanson.net منتقل کرد. در سال 2015 ، مانسون مقاله ای در وبلاگ "هنر ظریف رهایی از دغدغه ها "را منتشر کرد ، که اساس کتاب دوم او را با همین نام تشکیل می داد.
او یک نویسنده خودمختاری هست که کتابهایش بیش از 13 میلیون نسخه در سراسر جهان به فروش رسیده است ، به بیش از 60 زبان ترجمه شده اند و در شانزده کشور مختلف پرفروش بوده اند.
اما قبل از اینکه نویسنده شوم ، وبلاگ نویس بودم. من این سایت را از سال 2010 شروع کردم و طی سه سال هر ماه میلیون ها نفر از خوانندگان را به دست آورد. در سال 2015 ، من یکی از اولین ناشران آنلاین بودم که به الگوی عضویت پرداخت شده تغییر یافتم که از آن زمان توسط بیشتر صنعت چاپ و نشر آنلاین پذیرفته شده است.من 36 ساله هستم. من در آستین ، تگزاس بزرگ شدم ، سپس به مدرسه رفتم و در بوستون زندگی کردم. من در سال 2007 از دانشگاه بوستون فارغ التحصیل شدم. دو سال بعد ، من یک تجارت آنلاین (و اولین شکل این وبلاگ) شروع کردم و حدود هفت سال در سراسر جهان سفر کردم و زندگی کردم. در حالی که در خارج از کشور زندگی می کردم ، من با همسرم در برزیل آشنا شدم. من اکنون در شهر نیویورک زندگی می کنم.
بیشتر آنچه من می نویسم برای خودم ، اول و مهمتر از همه ، نوشته شده است. من این ایده ها را به اشتراک نمی گذارم زیرا فکر می کنم درست است و افراد دیگر اشتباه می کنند. من آنها را می نویسم زیرا فکر می کنم اشتباه کرده ام و به نظر می رسد تصحیح غلط های من در یک بستر عمومی به بسیاری از افراد دیگر در این فرآیند کمک می کند.
وبلاگ نویسی را از سال 2007 شروع کردم ، فقط برای تفریح. هم اتاقی های من در آن زمان در مورد زندگیشان مشغول وبلاگ نویسی بودند و من را تشویق به انجام همین کار کردند. در ابتدا بیشتر مربوط به زندگی مهمانی من و دخترانی بود که با آنها آشنا می شوم. من هرگز تصور نمی کردم که این تعداد بیشتری از دوستان و آشنایان بخوانند.بعداً شروع به ابتکار کرد و من آن را به یک نوع بازاریابی برای یک مشاغل مشاوره دوست یابی که در آن زمان می ساختم تطبیق دادم. چند سال گذشت و فهمیدم که 1) نوشتن تنها چیزی بود که به نظر می رسید بیش از هر چیز از آن لذت می بردم ، و 2) به نظر می رسید تنها چیزی است که من از آن نوع خوبی داشتم. بنابراین در سال 2010 ، من نوشتن را دو چندان کردم و شروع به جدی گرفتن این سایت کردم به عنوان پروژه ای که می خواهم از آن حرفه ای بسازم. سه سال بعد ، من آن را بهبود داده ام.
من برای شروع یک تجارت اینترنتی ، دو ماه از کار روزانه ام خارج شده ام. من به بیش از 60 کشور جهان سفر کرده ام و به سه زبان صحبت می کنم. من چندین بار شکسته ام و روی نیمکت های مردم زندگی کرده ام. این مسئله را فقط بیان می کنم که فکر می کنم درک واقعی فقط از طریق زندگی با شکست انجام می شود و من هرگز از شکست دور نشده ام. از این گذشته ، شکست هرگز خسته کننده نیست.
هنگامی که من شروع به توسعه یک مخاطب بزرگ کردم ، فهمیدم که باید از دانش خارج در آنجا آگاه باشم ، بنابراین چندین سال را صرف مطالعه دانشگاهی در مورد چیزهایی مانند خوشبختی ، اشتیاق ، اهداف ، روابط و غیره کردم. من بطور مرتب در مورد موضوعات دکترا مشورت می کنم و تیمی از افراد دارای مدرک تحصیلات تکمیلی روانشناسی دارند که برای من کار می کنند. شما می توانید مطمئن باشید که اکثر توصیه های مربوط به این سایت ، در طول سال ها مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت و همچنان در حال بازنگری است.
پس از مدّتی شروع به مطالعه کتاب هایی (زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ)در حوزه های رفتاردرمانی کردم. یکی از مسائلی که در رویکرد رفتاردرمانی تأکید مؤکد بر آن میشود تغییر سریع و عینی مشکل است. من پس از آشنایی با این رویکرد احساس آرامش بهتری داشتم زیرا به جای اینکه شخصی منفعل باشم می توانستم نقش فعال و مثمر ثمری در درمان بیماران ایفا کنم.
رفتاردرمانی مشکلات را در چارچوبی مشخص برای ما تبیین می کند و سپس تکنیکهایی را برای رفع این مشکلات ارائه می دهد. این تکنیکها که بسیار دقیق، تأثیرگذار و کاربردی هستند در بسیاری از کتاب های (زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ )رفتاردرمانی دقیقاً نکته به نکته مثل کتاب های آشپزی و یا دستورالعمل های فنی ذکر شده اند.
همین ویژگی موجب می شود که بتوانیم از آنها به راحتی بهره ببریم و در مقایسه با رویکرد مبهم و نامشخص راجرز که پیشتر آموخته بودم مدل رفتاری بهتر و خوشایندتری بود. این روش درمانی اثربخشی سریع در مدّت زمان کوتاهی دارد.
پس از چند سال متوجّه شدم که رفتاردرمانی قادر به درمان برخی از مشکلات نیست و تنها به رفتار ظاهری افراد می پردازد و نقش احساس و افکار، نادیده گرفته میشود. من به این نتیجه رسیدم که شاید دلیل به بن بست رسیدن من در اجرای برخی از تکنیک های رفتاردرمانی این است که از این دو بعد مهم غافل هستم.
دنیای درونی بیماران از اهمیّت بالایی برخوردار است و من بدون توجّه به اهمیّت آن، این دنیا را نادیده گرفته بودم.
اینگونه شد که کتاب (زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ)شناخت درمانی و اختلالات هیجانی اثر آرون را مطالعه کرده و مجذوب آن شدم او توانسته بود نقش بسیار مهم و تأثیرگذار رفتارها، باورها و تفکّرات بیماران را در بروز و تداوم مشکلات ترکیب کند.
در سال 1979 که از دبیرستان فارغ التحصیل شدم شناخت درمانی را زیر نظر بک آموختم. از اینکه قادر بودم به بیماران در شناخت افکار و باورهایشان و تجزیه تحلیل آنها و یافتن راهحلی منطقی برای درمان بیماری کمک کنم بسیار خرسند بودم.
من با این شیوه قادر بودم به بیماران کمک کنم تا رفتارهای مشکل ساز خود را شناسایی و روشهای مؤثر مقابله با این رفتارها را در زندگی روزمره یاد بگیرند.
آنها به این روش توانستند تغییرات چشمگیری در خود ایجاد کرده افسردگی آنها برطرف شده و دیگر مضطرب نبودند.
همچنین دریافتم که تکنیکهای شناخت درمانی در زندگی شخصی خودم نیز بسیار کاربرد دارد. پس از یادگیری شناخت درمانی آنها را در زندگی خود به کار بسته و در بسیاری از کشورهای اروپایی و ایالتهای آمریکا این شیوه ی شناخت درمانی را از طریق کارگاه های آموزشی و یا سخنرانی به متخصصین امر آموزش دادم.
پس از چند سال در کلینیک خودم که در فیلادلفیا تأسیس کرده بودم به روش شناختدرمانی روی بیماران کار کردم و در درمان بسیاری از مشکلات آنها مخصوصاً افسردگی و اضطراب موفق بودم. متأسّفانه متوجّه شدم که برخی از بیماران با تکنیکهای شناخت درمانی درمان نمی شوند یا میزان تغییر و بهبودی آنها رضایتبخش نیست.
در نتیجه این بیماران را با وسواس و دقّت بیشتری بررسی کردم تا ویژگیهای مشترک آنها را پیدا کنم.
از همکارانی که در حوزه شناخت درمانی فعالیّت میکردند نیز کمک گرفتم و از آنها خواستم که شرح حال بیماران مقاوم به درمان را به من ارائه دهند. با این کار به مقایسهی روشهای درمانی آنها و خود پرداختم.
پس از چندی متوجّه شدم که بر اساس برخی از ویژگیها می شود بین بیماران مقاوم به درمان یا بیمارانی که سریع عکس العمل نشان میدهند و درمان میشوند تفاوت قائل شد.
اکثر بیمارانی که در برابر بیماری مقاوم بودند از علائمی رنج میبردند که شدّت کمتری داشت مثلاً شدّت افسردگی و اضطراب این بیماران کمتر بود پس به این نکته پی بردم که مشکل عمدهی این بیماران مرتبط به حوزهی صمیمیّت بود. این افراد از الگوهای ارتباطی خود رضایت کافی نداشتند، علاوه بر این متوجّه شدم که بیمارانِ مقاوم به درمان، در بسیاری از جنبه های زندگی با مشکلات عدیده ای مواجه هستند مثلاً به دلیل یک مشکل مثل طلاق یا مرگ والدین برای درمان مراجعه نمی کنند.
الگوهای زندگی این افراد معمولاً خودآسیب رسان است و همین الگوی زندگی غلط، آنها را به سمت و سوی کمک طلبی سوق میدهد.
سپس فهرستی از الگوها یا درونمایه های مشترک زندگی این بیماران چالشی را جمعآوری کرده و این الگوها را «طرحواره» یا «تلهی زندگی» نامیدم.
در این کتاب به شناسایی و درمان یازده تله زندگی، مانند: وابستگی، شکست، بیاعتمادی، بدرفتاری، نقص/ شرم، محرومیّت هیجانی و رهاشدگی پرداخته ام.
با استفاده از مفهوم تله های زندگی میتوان درمان بسیاری از بیمارانی که به ظاهر در مقابل درمان مقاوم هستند را ادامه داد و در نتیجه مشکلات آنها را حل کرد.
با نگاهی به گذشته به این نکته پی میبرم که یافتن الگوها یا درونمایه های زندگی بیماران با ویژگیهای شخصیّت خودم نیز متناسب است. همیشه تمایل داشتم جنبه های مختلف زندگی ام را به صورت کلی مورد بررسی قرار بدهم.
به نظر من اگر این الگوها یا درونمایه های مشترک را پیدا کنم کنترل بیشتری بر زندگی خواهم داشت.
خوب به یاد دارم که در دوران دانشگاه نیز هم اتاقی هایم را نیز بر حسب قابلیت اعتمادپذیری و رفتارهایشان دسته بندی میکردم.
تمایل من به یکپارچه نگری منجر به انتخاب حرفه ی روان درمانی شد. همیشه مایل بودم که مؤلفه های مختلف را ترکیب کرده و اصولا از تک بعدی بودن رضایت نداشتم. بسیاری از همکاران درمانگر من به یک شیوهی درمانی معتقد و پایبند هستند. به عنوان مثال برخی از همکاران من به آئین خانواده درمانی، فرویددرمانی یا رفتاردرمانی پایبندند.
به اعتقاد من یکپارچه سازی بهترین مؤلفه های چند رویکرد، بسیار مثمرثمرتر از این است که فقط تابع یک شیوهی درمان باشیم. هر کدام از رویکردهای رواندرمانی (روانکاوی، تجربی، دارویی، رفتاری) به نوبهی خود ارزشمند هستند، امّا اگر هر کدام از این رویکردها به تنهایی به کار برده شوند محدودیّتهای زیادی را اعمال میکند. اگرچه من با ترکیب بهترین مؤلفه ها موافقم امّا از درآمیختن بسیاری از تکنیکهای روان درمانی بدون چارچوب نظری منسجم بیزارم. به نظر من رویکرد تله های زندگی، چارچوب نظری منسجمی ارائه میدهد.
در این رویکرد، از تکنیکهای مختلفی بهره برده میشود امّا چارچوب نظری منسجم و یکپارچه نگری نیز دارد تا بتوان از این چارچوب برای مقابله با تله های زندگی و رفع مشکلات آن استفاده کرد.
علاوه بر این در فصلهای بعدی کتاب (زندگی خود را دوباره بیافرینید اثر جفری یانگ)متوجّه میشوید که مفهوم تله های زندگی میتواند در پیبردن به مشکلات بیماران و سِیر تداوم آن به شما کمک کند. همچنین شما درمییابید که هر کدام از تله های زندگی علّتی در گذشته ی فرد بیمار دارند.
پس از مطالعه ی این تله ها متوجّه میشوید که قابل تکرار هستند و منجر به بروز تله های جدیدی در زندگی میشوند.
با درک این موضوع پی میبرید که مثلاً بین انتقادگری همسرتان و عیبجویی والدینتان ارتباط نزدیکی وجود دارد. شاید این سؤال در ذهن شما هم شکل بگیرد که چرا وقتی مدام از بچه ها ایراد گرفته و اشتباهی میکنیم و به یاد میآوریم که والدینمان بسیار سختگیر بودند و ما را تنبیه میکردند احساس بدی به ما دست میدهد.
امیدوارم این کتاب بتواند نیازهای شما را در یافتن مشکلات عدیده ی زندگی برطرف کرده و شما را در یافتن راه حل مناسب برای حل مشکلات یاری کند.
همچنین امیدوارم که این کتاب چارچوب مؤثری به شما در مورد چگونگی شکل گیری تله های زندگی و راه حل مناسب برای رهایی از این تله ها ارائه دهد.
ما تلاش کردیم که از رویکردهای مختلف رواندرمانی برای یافتن مشکلات و تله های زندگی و راه حلهای آن بهره ببرید.
شما می توانید برای تهیه بن تخفیف 45 درصدی روی لینک زیر کلیک کنید:
سال ها پیش، در یکی از زمستان های سرد و سوزان نیویورک، چند ساعتی را در یک بعدازظهر، قبل از پرواز به لندن، آزاد بودم. فرصت را
غنیمت دانسته و به نگارخان هی خلوتی در طبق هی بالای موز هی هنر متروپولتین رفتم. نور ملایمی فضای گالری را دلنشین کرده بود و به جز صدای سیستم حرارتی طبقه پایین صدایی شنیده نمی شد. نقاشی های نگارخانه ی امپرسیونیستی چندان چنگی به دل نم یزد، از ای نرو به دنبال کافه تریایی بودم تا شاید فنجانی شیر شکلات آمریکایی، که به شدت هوس کرده بودم، بنوشم. در این اثناء یک بوم نقاشی توجه مرا به خود جلب کرد که زیر آن نوشته شده بود: کاری از نقاش بزرگ ژاک لویی داوید که در پاییز 1786 در سن سی و هشت سالگی و در پاریس به تصویر کشیده است.
در این نقاشی، سقراط که در دادگاه آتن محکوم به مرگ شده است،آماده می شود تا جام زهر را بنوشد درحالیکه دوستانش ناراحت و اندوهگینکنارش نشسته اند. در بهار سال 399 قبل از میلاد، سه شهروند آتنی علیه این فیلسوف اقامه ی دعوی کردند و او را به تمرد از پرستش خدایان شهر،ترویج بدع تهای مذهبی و رواج فساد در بین جوانان آتن متهم کردند و بهدلیل سنگینی این اتهامات خواستار مجازات مرگ برای او شدند.سقراط با متانتی افسانه ای پاسخ آن ها را داد. دادگاه فرصت برائت نیز به او داد؛ ولی او از آنچه که به نظرش درست بود دفاع کرد نه آنچه که مورد پسند دیگران بود. در یادداشت های افلاطون این طور آمده است که، او با شهامت به هیئت منصفه گفت:
تا جان در بدن دارم از دانش آموزی و آگاه ساختن شما و اثبات واقعیت »دست برنمی دارم...
پس ای مردم، آگاه باشید! که خواه سخن آنوتوس را بپذیرید، خواه مرا تبرئه کنید، محال است از اعتقاداتم دست بکشم، ولو اینکه بارها کشته«. شوم و بدین ترتیب سقراط به زندانی در آتن فرستاده شد. مرگ او لحظه ای سرنوشت ساز در تاریخ فلسفه بود.
با ما باشید تا قسمت بعد .......
شما می توانید برای تهیه بن تخفیف 45 درصدی روی لینک زیر کلیک کنید:
مقدمه
مثل هر فرد دیگری زمان بسیاری را صرف کردم به امید این که بفهمم چر ا برخی از روابطم به بار می نشست و موفق بود و برخی دیگر با شکست و ناکامی به پایان می رسید. کلی در این زمینه مطالعه کردم، رسانه ها را زیر و رو کردم و حتی پیش مشاورانی رفتم که به من وعده داده بودند ، کمکم کنند تا از این قضیه سردربیاورم .به عنوان یک رو انشناس بخشی از زندگی حرفه ای خود را صرف این کردم که
بدانم چه فاکتورهایی بر روی روابط من تأثیرگذار و چه عواملی بی تأثیر بوده اند .اما هیچ یک از تئوری هایم مرا در رسیدن به یک درک صحیح از این موضوع یاری نکرد.
اوایل دهه 80 میلادی بود که تصمیم گرفتم بر روی مفهومی موسوم به عشق مطالعه کنم و به ساختار آن پی ببرم . به همراه سوزان گراجک، یکی از دانشجویان دوره دکترا، نوعی تئوری روان سنجی برای عشق ارائه دادم 1. می خواستم ببینم می توان عشق را با توجه به عناصر تشکیل دهنده اش شناخت، در این صورت جوهره و ماهیت این عناصر چیست . بر اساس این تئوری، عشق را می توان
معجونی اسرارآمیز از افکار، احساسات و انگیزه های ضد و نقیض دانست چیزهایی همچون اهمیت دادن به دیگری، ارتباط برقرار کردن با او و نقش یک حامی و پشتیبان را ایفا کردن . مشکل اینجا است که با کمک این عناصر نمی توان مفهوم عشق را شرح داد . با استفاده از این تئوری نمی توان انواع مختلف عشق راطبقه بندی کرد و پاسخی برای این سؤال پیدا کرد؛ چرا ما انسان ها عاشق یک سری افراد خاص می شویم و نمی توانیم چنین حسی را در مورد افراد دیگری تجربه کنیم.در اواخر دهه 80 میلادی یک تئوری جدید ارائه دادم؛ مثلث عشق. بر اساس این تئوری عشق از سه جزء تشکیل شده است؛ صمیمیت، اشتیاق و علاقه شدید تعهد 2. اشکال متفاوت عشق ترکیب متفاوتی از این 3 جزء را در خود دارند . به عنوان مثال، یک عشق رمانتیک تلفیقی از صمیمیت و اشتیاق و علاقه شدید است،
حال آن که در عشق های احمقانه شاهد حضور دو جزء علاقه و اشتیاق شدید وتعهد هستیم . تنها عشق هایی که به درجه کمال رسیده اند، هر سه جزء را در خود دارند؛ صمیمیت، اشتیاق و علاقه شدید، تعهد . برخلاف تئوری قبلی، این تئوری می تواند انواع متفاوت عشق را طبقه بندی کند اما باز هم در پاسخ به این سؤال ناکام می ماند: چرا عاشق یک فرد خاص می شویم یا این که چرا می توانیم برای مدتی طولانی رابطه عاشقانه خود را با یک فرد حفظ کنیم اما با فرد دیگری به مشکل میخوریم و رابطه را رها میکنیم.
با ما باشید تا قسمت بعد ....
شما می توانید برای تهیه بن تخفیف 45 درصدی روی لینک زیر کلیک کنید: