معرفی و فروش کتاب

معرفی و فروش کتاب

شما می توانید کتاب های عمومی و دانشگاهی رو از ماتهیه کنید
معرفی و فروش کتاب

معرفی و فروش کتاب

شما می توانید کتاب های عمومی و دانشگاهی رو از ماتهیه کنید

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم


قبل از خواندن کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم با ترجمه مرضیه محمد بکی چه روشی دارید؟ آیا تحقیقی در مورد داستان آن انجام داده‌اید؟، یا شما فقط بدون هیچ گونه اطلاعات قبلی خواندن کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم را شروع می‌کنید؟ من شخصاً گزینه دوم را ترجیح می‌دهم. بدون اینکه ایده‌ای از آنچه در مورد این رمان بزرگ داشته باشم، خواندن را شروع کردم. در میانه‌های کتاب با خود گفتم: «پرسش‌ها چه هستند؟ و آیا پاسخ‌هایی به فراخور آن وجود دارد؟ علائم اصلی عجز و ناتوانی فردریش نیچه چیست‌اند؟ و یوزف برویر چگونه می‌تواند به روان نیچه وارد شود؟»شما می توانید برای دریافت رایگان کتاب روی لینک کلیک کنید: کتاب رایگان

کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم

 نیچه هرگز عامل روانی را قبول نمی‌کند و از بروئر می‌خواهد که فراتر از آن نگاه کند. در سطح طرح، این موجب می‌شود اتفاقات خنده‌داری رخ دهد، زیرا بروئر عمداً این اختیار را انتخاب کرد تا مسیری را برای دستور کار پنهانش فراهم کند تا نیچه را به افشای وسواس خود با لوسالومه منجر کند. نیچه در عوض، بر روی مسئله واقعیت‌هایی که در پشت نشانه‌ها قرار دارد تمرکز می‌کند، نشانه‌ها خانه اصلی فلسفه است و البته این خانه آینده روانکاوی است. نیچه همیشه به یاد می‌آورد «تبدیل شو به آنچه که هستی» دکتر بروئر مردی روشنفکر است، اما حتی دنیای مدرنش هم تحت فشار روان‌شناختی نیچه قرار دارد. ادامه کتاب را شروع کردم و دوباره به خود گفتم: «بروئر در درمانش باید به دنبال کشف ماهیت واقعی ناامیدی جمعی انسان‌ها باشد»برای دریافت بن تخفیف 45 درصدی خرید کتاب روی لینک بن تخفیف کلیک کنید: بن تخفیف

موضوع کتاب وقتی نیچه گریست

این کتاب داستان خیالی از روابط بین فریدریش نیچه فیلسوف و یوزف بروئر یکی از بنیان‌گذاران علم روانشناسی است. نیچه و بروئر در دوره یکدیگر زندگی و کار می‌کردند، اگر چه هیچ شواهدی از ملاقات آن‌ها وجود ندارد، ولی اروین یالوم از این دو شخصیت برجسته کتابی منحصر به فرد نوشته است.کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم

در کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم ، نیچه و بروئر نه تنها یکدیگر را ملاقات می‌کنند، بلکه جلسات شدید ذهنی نیز بین آن‌ها شکل می‌گیرد. این جلسات را بروئر ترتیب می‌دهد تا از این طریق با استفاده روش «گفتگو درمانی» که به تازگی کشف کرده است به درمان سردردهای شدید میگرنی نیچه بپردازد.

بروئر

در ابتدا بروئر نیچه جوان را نمی‌شناخت، ولی او توسط زنی به نام «لوسالومه» که عشق فاجعه آمیزی با نیچه داشت، با فیلسوف آلمانی آشنا می‌شود. سالومه برای ترس از خودکشی نیچه به بروئر التماس می‌کند تا او را درمان کند. بروئر موافقت می‌کند، زیرا او به خوبی درباره ترس عشق و تنش‌های بعد از آن آگاهی دارد.لوسالومه

بروئر مدام تلاش می‌کند تا نیچه را به جلسات معاینه پزشکی خود بکشاند، ولی نیچه هرگونه تلاش او را برای ایجاد مکالمات شخصی نمی‌پذیرد. بروئر درک می‌کند که او با شخصی بسیار باهوش و خوددار طرف است و به راحتی نمی‌تواند وارد روح و روانش شود. در نهایت هر دو به توافق می‌رسند که بروئر تنها علائم فیزیکی نیچه را بررسی کند.

داستان کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم بسیار روان و مجذوب کننده است و خواننده را در هزارتوی اندیشه نیچه می‌برد و درصدد آن است که شناختی هر چند مختصر از زندگی او به دست آورد. نویسنده کتاب اروین یالوم که خود نیز روانشناس است، در نگارش کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم از بسیاری اطلاعات واقعی، از جمله نامه‌ها و خاطرات نیچه در داستان پردازی استفاده کرده است. او کتاب را در سال 1992 منتشر و آن را به یکی بهترین کتاب‌های روانشناسی تبدیل کرد.

در نظر بگیرید شما عادت مثبت «کتاب خواندن» را در خود ایجاد کرده‌اید و به عنوان مثال هر روز ۲۰ صفحه کتاب می‌خوانید. در این صورت شما در یک سال می‌توانید حداقل ۲۴ کتاب ۳۰۰ صفحه‌ای بخوانید که بسیار شگفت‌انگیز است. یا مثلا تصور کنید این کتاب‌ها را در طول یکسال می‌توانید بخوانید: زندگی خود را دوباره بیافرینید - ملت عشق - از دولت عشق - هنر ظریف رهایی از دغدغه ها - مهر طلبی (بیماری راضی مردن دیگران)- قصه عشق -برتری خفیف - پیام گم گشته - در قلمرو سکوت - زندگی عاقلانه - نیرویت را درسختی ها بیاب - تسلی بخشی های فلسفه - جنگجوی عشق - پیوند زخم خورده

نقد کتاب وقتی نیچه گریست

هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که آیا این کتاب تصویر واقعی این مرد بزرگ است، اما واقعاً هم مهم نیست. اهمیت این کتاب نه از طریق توصیف شخصیت‌های آن، بلکه کنکاش نویسنده برای شناخت بیشتر نیچه است. کتاب از موضوعاتی که نیچه در زندگی واقعی‌اش با آن‌ها درگیر بود: ترس از پیری، مرگ، یکنواختی زندگی و تنهایی سخن گفته است.کتاب وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم

هر کس می‌داند که این ترس‌ها، احساساتی است که زندگی آن‌ها را مختل می‌کند، شک و تردیدهایی است که به موانع در زندگی روزمره آن‌ها پدیدار می‌شود و چنین انسانی در تمام طول زندگی در حال مبارزه با چنین ترس‌هایی است. هر کسی نمی‌تواند با این چالش‌ها مواجه شود و یا حتی آن‌ها را تصدیق کند.

اروین ایالوم در خاطراتش گفته بود: «من فکر کردم بهترین کاری که باید انجام دهم این بود که یک رمان بزرگ بنویسم، اما قبل از آن تصمیم گرفتم تا در زمینه روانشناسی تحصیل کنم.»

بنابراین، روان‌پزشکی پاسخی برای پرسش‌های او شد. او در کتابش قصد دارد نشان دهد که چگونه روان درمانگری ممکن است در شرایط مختلف اختراع شود. در واقع، نیچه و بروِئر هرگز یکدیگر را ملاقات نکردند، اما یالوم ارتباطی بین روانکاوی در سال 1882 و آثار فریدریش نیچه و پیشینه متافیزیکی او را می‌بیند.

یالوم می‌گوید: «تاریخ روانشناسی با فروید آغاز نمی‌شود، بلکه با فیلسوفان باستان شروع می‌شود. نام‌هایی مانند اپیکور، دِموکریت و افلاطون.» برای این کتاب، او قصد داشت از آنچه نیچه می‌خواست در مورد ناامیدی و رنج‌های انسان بیان کند، در زمینه کار روانشناسی خود بهره ببرد.

فردریش نیچه در سال 1882 میلادی شاهد یک بیماری شدید در زمینه افسردگی و چند بیماری جسمی ناتوان کننده بود (همان‌طور که در آن زمان این موضوع را نامه‌ها و نوشته‌های خود بیان کرده بود). در همان سال، یوزف بروئر مطالعه موردی برجسته خود را با بانویی به نام «آنا» از طریق تمرکز بر تکنیک‌های گفتگو درمانی انجام داده بود. بروئر به علائم بیماری‌های فیزیکی و روان‌شناختی نیچه می‌پردازد: میگرن‌های شدید، تهوع، مشکل بینایی، اختلالات مزمن، اعتیاد به قرص‌های خواب آور و حساسیت عصبی شدید.

با این حال، راهی که اروین یالوم برای روانشناسی پی می‌گیرد، بیشتر در مقیاس دقت تاریخی و کیفیت افکار مورد بررسی قرار می‌گیرد. یالوم از طریق گفتمان بین بروئر و نیچه بر ارزش‌ها و آرمان‌های نیچه را این بار با زبان روانشناسی توصیف می‌کند و موضوعات روان‌شناختی خود را در لابه‌لای فلسفه بیان می‌کند.

با این حال، به مقالات نیچه با بروئر، یالوم مجبور شد جلسه‌ی کاملاً فانتزی لوسالومه و بروئر را ایجاد کند و سالومه را به عنوان راه حل نهایی برای مراقبت از سلامتی و احساسات نیچه یاری دهد. در حالی که هیچ کدام از این‌ها تاکنون در واقعیت رخ نداده است. یعنی نیچه بدون شک در طول این دوره از روایت داستان از شهر وین عبور کرده بود، ولی نمی‌دانیم دقیقاً در چه زمان!

جملاتی از کتاب وقتی نیچه گریست

نیچه که گله‌های بروئر به وضوح درش بی‌اثر بود، مانند معلمی که به پسر بچه‌ی عجولی پاسخ می‌دهد، گفت: «به موقع چگونه غلبه کردن را به شما خواهم آموخت. شما می‌خواهید پرواز کنید، ولی پرواز را نمی‌توان با پرواز آغاز کرد، ابتدا باید چگونه راه رفتن را به شما بیاموزم و نخستین گام در راه رفتن، درک این نکته است، کسی که از خویش تبعیت نکند، دیگری بر او فرمان خواهد راند. سهل‌تر و بسیار سهل‌تر است که از دیگری اطاعت کنی تا خود، راهبر خویش باشی.» با گفتن این جملات، نیچه شانه‌ی کوچکش را برداشت و مرتب کردن سبیلش پرداخت.

«اطاعت از دیگران، ساده‌تر از فرمان‌برداری از خود است؟ پرفسور نیچه، چرا مرا شخصی‌تر مورد خطاب قرار نمی‌دهید؟ معنای سخنتان را می‌فهمم، ولی آیا با من صحبت می‌کنید، با این سخن چه کنم؟ مرا عفو کنید اگر این گونه زمینی صحبت می‌کنم. در حال حاضر، امیالم دنیوی است. من به دنبال چیزهای ساده‌ام، این که در ساعت سه صبح، خوابی بدون کابوس داشته باشم و از فشاری که بر قفسه‌ی سینم حس می‌کنم، تا حدی رهای یابم. در اینجاست که هراس من لانه کرده است.» و با انگشت به وسط جناغ سینه اشاره کرد.

ادامه داد: «در حال حاضر به گفت های شاعرانه و انتزاعی نیازی ندارم، بلکه نیازمند چیزی انسانی و بی واسطه‌ام. احتیاج دارم شخصی و خصوصی با موضوع درگیر شوم: آیا می‌توانید تجربه‌ی مشابه خود را با من در میان  بگذارید؟ آیا شما هم عشق یا وسواسی مانند من داشته‌اید؟ چگونه آن را از سر گذرنده‌اید؟ آیا بر آن چیره شدید؟ چقدر طول کشید؟

نیچه در حالی که شانه را به کناری می نهاد و با سؤال بروئر را نادیده می‌گرفت، گفت: «موضوع دیگری هم هست که در نظر داشتم امروز با شما در میان بگذارم. به اندازه‌ی کافی وقت داریم؟»

بروئر بر صندلی تکیه زد. روشن بود نیچه قصد دارد همچنان سؤالاتش را نادیده بگیرد. تصمیم گرفت صبور باشد. با ساعتش نگاهی انداخت و گفت پانزده دقیقه‌ی دیگر وقت دارد. «هر روز از ساعت ده، به مدت سی تا چهل دقیقه نزد شما خواهم بود، البته در صورت بروز پیشنهادی اضطراری ناچار می‌شوم زودتر اینجا را ترک کنم.»

کتاب وقتی نیچه گریست با ترجمه سپیده حبیب را می‌توانید در نسخه الکترونیکی پی دی اف (PDF) از سایت فیدیبو دانلود کنید، همچنین اگر از گوش فرادادن به داستان بیشتر از خواندن لذت می‌برید، خرید آنلاین نسخه کامل و یا خلاصه آن را در قالب کتاب صوتی پیشنهاد می‌دهیم.

بهترین ترجمه کتاب وقتی نیچه گریست

در میان چندین ترجمه‌ی مختلف از این کتاب، ترجمه خانم مرضیه محمد بکی را می‌توان بهترین نمونه دانست. انتشارات عالی تبار این رمان را در 468 صفحه‌ای منتشر کرده است.

درباره فیلم وقتی نیچه گریست

این فیلم آمریکایی اقتباس شده از رمان اروین یالوم می‌باشد که توسط پینچاس پری در سال 2007 کارگردانی و ساخته شده است.

در زمانی که فقط یک داستان روایت می‌شود، ارزش زیادی برای این فیلم وجود دارد. اولاً روایت داستان تقسیم شده و از طریق استفاده از توالی‌های متعدد فیلم ادامه می‌یابد. این دنباله شاید برجسته‌ترین نکته فیلم باشد؛ مجموعه‌ای از تئاتر‌های سنتی برای انتقال موقعیت‌ها و زمینه‌های رؤیایی و احساسات بروئر، به شیوه‌ای که واقعاً برای مخاطبان تازگی دارد.

در میان هر یک از شخصیت‌ها، هیجان زیادی به نمایش گذاشته شده است. بحران وجودی بروئر به طور واقعی قابل دسترسی است، ولی باید برای مخاطبان ارتباط بیشتری ایجاد کند. در مرحله دوم، ویژگی‌های سینمایی (کار دوربین، موسیقی متن و بیشتر) فضایی سازگار و جذاب برای فیلم ایجاد می‌کنند.

از لحاظ عملکرد، بازی‌ها در سطح معقولی است؛ علیرغم همدردی که ممکن است شرایط آن‌ها ایجاد کند، در مورد نمایش خصوصیات شخصیت‌ها، احساسی مشخص وجود دارد و بازی‌ها بسیار پخته نشان نمی‌دهد.

از منظر علاقه‌مندان به نیچه، فیلم بسیار ناامید کننده است. بدون توجه به مسئله‌ای گریم نیچه با آن سبیل‌های کوتاه (در واقعیت سبیل‌های بلندی داشته)، تصویر واقع‌گرایانه‌ای از نیچه به دست نمی‌دهد. نیچه بسیار شبیه به یک استاد دانشگاه عجیب و غریب است تا شخصیت انقلابی و تأثیرگذار!. در کل، فیلم در حد متوسط نه عمق کتاب را و نه شخصیت‌های آن را به خوبی پرورش می‌دهد، ولی برای مخاطب علاقه‌مند می‌تواند تا این حد هم جذاب باشد.

چرا باید کتاب وقتی نیچه گریست را بخوانیم؟

این کتاب را برای سرگرمی مطالعه نکنید، این کتاب را بخوانید تا نسبت به زندگی درک جدید به دست آورید. در صفحات آخر نیچه به دکتر بروئر ترس بزرگ خود را نشان داد و این همان ترس بزرگ من بود که کلمات کتاب آن را بهتر از آنچه من می‌توانستم برایم توصیف کرد. من مجبور شدم این کتاب را لحظه‌ای کنار بگذارم و فقط بگویم «خدای من!»

این کتاب به معنای باورنکردنی شما را با خودتان روبرو می‌کند و در کنار تفسیرهای فلسفی نیچه که به زبانی ساده موضوعات پیچیده‌اش را بیان می‌کند، رویکردی روانشناسی دارد. خواننده به خوبی می‌تواند در لابه‌لای کتاب خلق و خوی را به درستی کشف کند و بداند در کجای زندگی‌اش قرار دارد. به عبارتی، گفتگوی بین نیچه و بروئر، گفتگوی فرد با خویشتن است.

زمانی خواندن کتاب را شروع کنید که آماده این باشید که خود را به آن اختصاص دهید. شروع کتاب شاید تا حدودی جذاب نباشد، ولی تا حضور نیچه و برخورد او با بروئر بهتر است صبر کنید؛ شنیدن نام فیلسوف بزرگ آلمانی خود به تنهایی اشتیاق عجیبی در آدمی ایجاد می‌کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد