معرفی و فروش کتاب

معرفی و فروش کتاب

شما می توانید کتاب های عمومی و دانشگاهی رو از ماتهیه کنید
معرفی و فروش کتاب

معرفی و فروش کتاب

شما می توانید کتاب های عمومی و دانشگاهی رو از ماتهیه کنید

ارون تی بک



آرون تی بک (به انگلیسی: Aaron Temkin Beck) (زاده 18 ژوئیه 1921) روانپزشک آمریکایی است که به عنوان استاد برجسته در بخش روانپزشکی در دانشگاه پنسیلوانیا است.ارون تی بک به عنوان پدر هر دو شناخت درمانی و درمان شناختی رفتاری قلمداد می شود. نظریه های پیشگام او به طور گسترده در درمان افسردگی بالینی و اختلالات اضطرابی مختلف استفاده می شود. بک همچنین اقدامات خود گزارشی از افسردگی و اضطراب را ایجاد کرد ، به ویژه پرسشنامه افسردگی بک (BDI) که یکی از ابزارهای پرکاربرد برای سنجش شدت افسردگی شد. برای دریافت کتاب رایگان کلیک کنید .

بک به دلیل تحقیقات خود در زمینه روان درمانی ، روانشناسی ، خودکشی و روان سنجی مورد توجه قرار گرفته است. وی تاکنون بیش از 600 مقاله ژورنال حرفه ای منتشر کرده است ، و 25 کتاب را تألیف یا همکاری کرده است. وی به عنوان یکی از "آمریکایی ها در تاریخ که چهره روانپزشکی آمریکایی را شکل داده است" ، و یکی از "پنج تأثیرگذار روان درمانی در همه زمان ها" توسط روانشناس آمریکایی در ژوئیه 1989 نامگذاری شده است. فعالیت وی در دانشگاه پنسیلوانیا از مارتین سلیگمن الهام گرفت تا تکنیک های شناختی خود را اصلاح کند و بعداً روی ناتوانی آموخته کار کند.

ارون تی بک
ارون تی بک روان شناس برجسته امریکایی


خانواده تی بک

بک در حال حاضر رئیس مؤسسه غیر انتفاعی موسسه شناخت درمانی رفتاری بک است که وی و دخترش روانشناسی جودیت اس بک در سال 1994 تأسیس کردند.
بک در Providence، Rhode Island، ایالات متحده متولد شد و کوچکترین فرزند از چهار خواهر و برادر می باشد. بک در سال 1950 با فیلیس دبلیو بک ازدواج کرد ، که اولین قاضی زن در دادگاه استیناف مشترک المنافع پنسیلوانیا بود. آنها چهار فرزند بالغ دارند: روی ، جودی ، دن و آلیس. دختر بک جودیت یک مربی برجسته شناختی رفتاری و درمانی (CBT) و پزشک است که متن اصلی را در این زمینه نوشت. او رئیس مؤسسه غیرانتفاعی بک است.

ارون تی بک
ارون تی بک پدر شناخت درمانی می باشد

تحصیلات ارون تی بک

بک در دانشگاه براون شرکت کرد و در سال 1942 فارغ التحصیل magna cum laude شد. در براون به عضوی از انجمن فی بتا کاپا انتخاب شد ، عضو ویراستار روزنامه Brown Brown Herald بود و جوایز فرانسیس وایلند ، جایزه ویلیام گاستون را برای تعالی در Oratory و جایزه Philo Sherman Bennett Eseay دریافت کرد. بک در دانشکده پزشکی ییل حضور یافت و در سال 1946 با دکترای فارغ التحصیل شد.

وی شروع به تخصص در علم عصب شناسی کرد و طبق گزارش های وی ، دقت رویه های آن را دوست داشت. با این حال ، به دلیل کمبود ساکنان روانپزشکی به وی دستور داده شد که یک دوره شش ماهه را در آن زمینه انجام دهد و علی رغم خوشحالی اولیه ، در روانکاوی جذب می شود.
بک پس از گذراندن دوره های کارآموزی پزشکی و اقامتگاه های خود از سال 1946 تا 1950 ، در مرکز روانپزشکی در مرکز آستین ریگز ، یک بیمارستان روانی خصوصی در کوههای استکهبرج ، ماساچوست ، به سال 1952 تبدیل شد. در آن زمان مرکز روانشناسی نفس با غیر معمول بود کار متقابل نظم و انضباط بین روانپزشکان و روانشناسان ، از جمله دیوید رپاپورت.

خدمت وظیفه ارون تی بک

بک سپس خدمت نظامی را به عنوان دستیار رئیس اعصاب و روان در بیمارستان ارتش ولی فورژ در ارتش ایالات متحده به پایان رساند.
بک سپس در سال 1954 به گروه روانپزشکی دانشگاه پنسیلوانیا (پن) پیوست. که تلاش های وی برای گسترش حضور و ارتباطات روانپزشکی بسیار مهم بود. در همین زمان ، بک آموزش رسمی روانشناسی را در موسسه فیلادلفیا انجمن روانکاوی آمریکا آغاز کرد.
نزدیکترین همکار بک ، ماروین استین بود ، یکی از دوستانش ،از روزهای بیمارستان ارتش که بک به دنبال سختگیری علمی خود در روانشناسی- ایمونولوژی بود. اولین تحقیق بک با لئون ساول ، روانکاو مشهور به روشهای غیرمعمول مانند درمان از طریق تلفن و یا تنظیم تکالیف ، که برای تعیین کمیت فرآیندهای نفس در محتوای آشکار رویاها (پرسشنامه موجودی تهیه کرده بودند) بود. بک و یک دانشجوی فارغ التحصیل موجودی جدیدی را برای ارزیابی دشمنی "ماسوکسیستی" در رویاهای آشکار ، منتشر شده در سال 1959 تهیه کردند. این مطالعه مضامین گم شدن و طرد با افسردگی را به جای خصومت معکوس ، همانطور که از روانکاوی پیش بینی شده بود ، یافت. با توسعه بودجه کار NIMH ، بک آنچه را که او آنرا "افسردگی بک" نامیده بود ، تهیه کرد ، که او در سال 1961 منتشر کرد و به زودی شروع به کار کرد ، پشتیبانی نشده توسط اپل.در آزمایش دیگری ، وی دریافت که بیماران افسرده به دنبال عدم پذیرش ، به دنبال ترغیب رنج و ناکامی بودند ، همانطور که از تئوری فرویدی تبدیل شده به سمت درون ، پیش بینی شده است به دنبال تشویق یا بهبودی باشند.

ارون تی بک
ارون تی بک

در طول دهه 1950 ، بک ضمن توسعه آزمایشات خود به نظریه های روانکاوی بخش پایبند بود و برخی از شبهات خصوصی را در خود جای داده بود. اما در سال 1961 ، بحث و جدال در مورد اینکه چه کسی به عنوان صندلی جدید روانپزشکی منصوب شود - خصوصاً مخالفت شدید روانکاوی با انتخاب مطلوب پژوهشگر زیست پزشکی - الی رابینز - مسائل را به ذهن متبادر کرد ، یک درگیری اولیه در تغییر قدرت از روانکاوی در سطح ملی. بک سعی کرد بی طرف بماند و با آلبرت جی. استونکارد با دادخواستی برای انسداد رابینز مخالفت کرد. استونکارد ، یک رفتارگر که متخصص چاقی بود و از آموزش روانکاوی کنار گذاشته بود ، سرانجام در مقابل مخالفت های پایدار که بعداً بک درگیر آن نمی شود ، به عنوان رئیس اداره منصوب می شود.

ارون تی بک
ارون تی بک

مهمتر از همه ، علیرغم فارغ التحصیلی از آموزش فیلادلفیا ، انستیتوی روانکاوی آمریکا درخواست عضویت بک را در سال 1960 رد کرد ، اما در ادعای موفقیت خود از درمان نسبتاً کوتاه شک و تردید داشت و به وی توصیه کرد که تحت نظارت بیشتر درمان را در مورد پیشرفته تر یا خاتمه درمان انجام دهد. مراحل یک مورد ، و دوباره در سال 1961 هنگامی که او چنین کاری نکرده بود ، اما کار بالینی و تحقیقاتی خود را تشریح کرد. چنین تعللاتی تاکتیکی بود که انستیتو برای حفظ ارتدکس در تدریس بکار می برد ، اما بک آن زمان را نمی دانست و تصمیم را احمق و گنگ توصیف کرده است.

در سال 1962 ، وی در حال یادداشت هایی در مورد الگوهای افکار در افسردگی بود ، و تأکید می کرد که هر کسی می تواند مشاهده و آزمایش کند و در حال حاضر تحت درمان قرار گیرد. وی اتحاد جدید را با روانپزشک استونکارد تقویت کرد و پیوندهای خود را با همکاران روانشناسی همچون سیمور فشباخ و ایروینگ سیگل گسترش داد و بدین ترتیب از تحولات روانشناسی شناختی پایدار ماند و همانطور که وی از مرکز جدید علوم شناختی دانشگاه هاروارد نیز انجام داد. او به ویژه با تئوری ساخت شخصی جورج کلی و طرحهای ژان پیاژه مشغول فعالیت بود. اولین مقالات بک در مورد تئوری شناختی افسردگی ، در سالهای 1963 و 1964 در بایگانی روانپزشکی عمومی ، زمینه روانشناسی روانشناسی نفس را حفظ کردند اما سپس به مفاهیم تفکر واقع گرایانه و علمی با توجه به روانشناسی شناختی جدید ، روی آوردند. یک نیاز درمانی.

ارون تی بک و البرت الیس
ارون تی بک و البرت الیس

یک روانشناس که برای بک مهمتر می شد ، آلبرت الیس بود که ایمان خود به روانکاوی تا دهه 1950 فرو ریخت. او اواسط دهه 1950 ارائه "درمان منطقی" خود را آغاز کرده بود. بک به یاد می آورد که الیس پس از دو مقاله در آرشیو روانپزشکی عمومی در اواسط دهه 1960 با وی تماس گرفت و بنابراین وی دریافت که الیس نظریه ای غنی و درمانی عملی را توسعه داده است که می توانست تا حدودی از آن به عنوان چارچوبی آمیخته با خودش استفاده کند. اگرچه او از تکنیک الیس برای گفتن به بیماران آنچه که فکر می کرد اتفاق می افتد به جای کمک به مشتری برای یادگیری تجربی خودداری کرد. جرالد E. کوچنسکی ، روانکاوان در 1975 در بررسی یکی از کتابهای بک اظهار داشت که دیگر نمی تواند بگوید بک روانکاوان است یا یک جانباز الیس. بک از روش کلاسیک فلسفی سقراطی به عنوان یک الهام برجسته استفاده کرد ، در حالی که الیس بحث و گفتگو را برجسته کرد که به گفته وی ضد تجربی نبود و به مردم آموخت که چگونه اختلافات داخلی را جنجال بگذارند. هر دو بک و الیس جنبه های سیستم فلسفی باستان شناسی کهن را به عنوان پیشرو ایده های خود ذکر کردند ، گرچه الیس در این باره بیشتر نوشت؛ هر دو به اشتباه سیسرو را به عنوان یک رواقی ذکر کردند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد